تروما ضربه و زخمی است که در بدن یا روان ایجاد میشود . تعداد کمی از افراد هستند که موقعیت استرسزا یا ناراحتکننده را تجربه نکرده باشند. رویدادهای تروماتیک، همیشه ناگهانی اتفاق میافتند و غیرقابل پیشبینی هستند. رویداد های تروماتیک شامل درجه قابل توجهی از تهدید فیزیکی یاآسیب روانی به خود و دیگران است. که این میتواند شامل همه چیز شود مثل: از دست دادن خانواده در دوران کودکی، تصادفات رانندگی، تجاوز جنسی، از دست دادن غیر منتظره عزیزان ،خشونت،سقط جنین تا قتل،معمولا رویدادهای آسیبزا هستند. افراد مبتلا به تروما اغلب احساس شرم، گناه، ناتوانی و سرزنش دارند.
انواع تروما
ترومای حاد: ناشی از یک رویداد تنشزا یا خطرناک است.
ترومای مزمن: ناشی از قرار گرفتن مکرر و طولانی مدت در برابر رویدادهای بسیار استرسزا است. به عنوان مثال میتوان موارد کودکآزاری، قلدری یا خشونت خانگی را نام برد.
ترومای پیچیده: ناشی از قرار گرفتن در معرض چندین رویداد آسیبزا است که امکان فرار وجود ندارد.
ترومای ثانویه: شکل دیگری از ضربه است. در این نوع ضربه روحی، فرد علائم تروما را از طریق تماس نزدیک با فردی که یک رویداد آسیبزا را تجربه کرده است، نشان میدهد.
تاثیرات تروما
رویدادهای ناراحت کننده آمیگدال را فعال میکند. آمیگدال ساختاری در مغز است که مسئولیت تشخیص تهدیدها را برعهده دارد و برای دفاع، به اعضای بدن هشدار می دهد . سیستم عصبی دست به کار میشود و باعث ترشح ادرنالین ، نورادرنالین و هورمون های استرس میشود و بدن را برای حالت جنگ- گریز یا خشک زدن-از حال رفتن اماده میکند. ترس کوتاه مدت، اضطراب، شوک و خشم/ پرخاشگری همگی پاسخ های رایج به تروما هستند. برخی از افراد این رویداد هارا نمیتوانند فراموش کنند و بر زندگی روزمره آنها تاثیر میگذارد.
پاسخ و واکنش همه به تروما یکسان نیست اما فردی که دچار تروما شده ممکن است پاسخهایی از دستهی Fight/Flight (جنگ و گریز) و Freeze/Flop (خشک زدن/از حال رفتن) نشان دهد. پاسخهای جنگ شامل درگیری فیزیکی،مبارزه، رقابت و… هستند. پاسخهای گریز هم میتوانند دویدن، پنهان شدن، غیبت کردن، پشت گوش انداختن و… باشند. واکنشهای جنگ و گریز با فعال شدن سیستم عصبی سمپاتیک مرتبط اند. در مقابل واکنشهای در جا خشک زدن و میخکوب شدن، سکوت کردن،کاری نکردن یا از حال رفتن و فلج شدن با سیستم اعصاب پاراسمپاتیک ارتباط دارند. برای مثال، خشک شدن و کاری نکردن یک واکنش رایج به تجاوز یا آزار جنسی است که به اشتباه به معنی رضایت تعبیر میشود. ممکن است همه این واکنشها در یک نفر بروز کنند یا تنها برخی از آنها دیده شوند.
افرادی که از ترومای طولانی مدت رنج میبرند ممکن است دچار اختلالات مانند PTSD، مصرف مواد مخدر و الکل،جدایی و شکست در روابط، افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات شخصیت، اختلالات خواب، سندرم درد مزمن، مشکلات جنسی، پرخاشگری و خشونت، خودآزاری، خودکشی،سوگ پیچیده، اختلالات دلبستگی، تکانشگری، حملات وحشتزدگی و … شوند. آمیگدال در این افراد بیشفعال شده و واکنش بیش از حد آن به کوچکترین تهدیدها و مشکلات، منجر به ترشح هورمون های استرس میگردد. قرار داشتن مستمر در حالت دفاعی و گوش بزنگی، میتواند منجر به مشکلات مداوم خواب یا درد فیزیکی شود، روابط شخصی و حرفه ای را با آشفتگی مواجه کند و احساس ارزشمندی فرد را کاهش دهد.
دانستن اینکه چه چیزی در مغز شما در جریان است میتواند بسیار مفید باشد زیرا به شما کمک میکند تا متوجه شوید که دیوانه، برگشت ناپذیر یا فرد بدی نیستید. درعوض، می توانید درک کنید که مغز شما تحت تاثیر تجربه تروما قرار گرفته است و درست همانطور که مغز شما در پاسخ به تجربیات گذشته شما با جهان تغییر کرده است، همانطور نیز میتواند در پاسخ به تجربیات آینده شما نیز تغییر کند. به عبارت دیگر، مغز مثل لاستیک انعطافپذیر است و شما میتوانید آن را تغییر دهید.
آسیبهای دوران کودکی میتواند ناشی از هر چیزی باشد که احساس ایمنی کودک را مختل میکند، از جمله:
- محیط ناپایدار یا ناامن
- جدایی از والدین
- بیماری جدی
- روشهای مداخلهای پزشکی
- سوء استفاده جنسی، جسمی یا کلامی
- خشونت خانگی
- بیتوجهی و غفلت والدین
تجربه تروما در دوران کودکی میتواند منجر به یک اثر شدید و طولانی مدت شود. هنگامی که آسیبهای دوران کودکی برطرف نمیشود، احساس ترس و درماندگی به بزرگسالی منتقل میشود و زمینه را برای آسیبهای بیشتر فراهم میکند. با این حال، حتی اگر صدمه شما سالها پیش اتفاق افتاده باشد، گامهایی وجود دارد که میتوانید برای غلبه بر درد، یادگیری اعتماد و ارتباط مجدد با دیگران و بازگرداندن حس تعادل احساسی خود، انجام دهید.
چگونه به فردی که دچار تروما شده کمک کنیم؟
- به حرفهایشان گوش بدهید، آنها را سرزنش نکنید، به آنها زمان بدهید، احساساتشان را قبول کنید، تجربیات آنها را رد نکنید، فقط زمانی که از شما درخواست کرد نصیحتش کنید.
- آنها را قضاوت نکنید.
- بیش از حد از آنها مراقبت نکنید ، طبیعی است نگران باشید ولی مراقبت بیش از حد ممکن است حس ناتوانی به فرد بدهد.
- به حریم شخصی آنها احترام بگذارید.
- کمک کنید تا یک روانشناس پیدا کند.
- مراقب سلامت روان خود باشید.
درمان تروما
در صورت عدم رسیدگی یا درمان، تروما میتواند روابط را تضعیف کند و زندگی شخصی و حرفهای را ویران کند. راههای درمانی متعددی برای افرادی که علائم تروما کوتاهمدت یا طولانیمدت را تجربه میکنند، وجود دارد.
تغییر سبک زندگی
تغذیه سالم، ورزش، پرهیز از الکل و مواد مخدر، خواب کافی، ملاقات منظم با عزیزان ،میتواند به پیشگیری از وخامت اوضاع کمک کند. گاهی افراد در واکنش به تروما،سبک زندگی ناسالمی را در پیش میگیرند. اگرچه این سبک زندگی ناسالم، در کوتاه مدت کمک می کند درد و رنج خود را فراموش کنند یا کمتر ان را احساس کنند، در بلند مدت شرایط را بدتر کرده و مشکلات ثانویه را نیز در پی دارند.
درمان شناختی – رفتاری
نوعی درمان است که به افراد کمک میکند چرخهی افکار، احساسات و رفتارهای خود را شناسایی یا اصلاح کنند و از این طریق بتوانند واکنشهای سازگارانه تری به احساسات دردناک و رنجآور خود نشان دهند. در جلسات درمان شناختی-رفتاری، درمانگر با بهرهگیری از تکینیکها و پروتکل های مبتنی بر شواهد علمی مشارکت درمانجو را جلب کرده و به او کمک میکند از مه روانشناختی خارج شده و مشکلات را با وضوح بیشتری شناسایی کرده، افکار منطقی و سازگارانه را جایگزین افکار غیرمنطقی و ناسازگارانه کند. همچنین قدم به قدم با مسائل و مشکلات مواجه شده، با موارد غیرقابل حل کنار بیاید و برای مسائل قابل حل، راه حل بیابد.
نظرات